سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

ساقی دو عطش دارم

کامم تو برآور تا دل باده پرست توست

اندیشه مکن در این، ماندیش شکست توست

یک جرعه بنوشانم، تا سیر شود جانم

بنشان تو به کیوانم، کان جای نشست توست

وقت است که برخیزی، در گردنم آویزی

بس شور برانگیزی، کاین عهد الست توست

از خویش مران مارا، دوری مطلب یارا

این جور مکن زیرا، هستیم ز هست توست

نی رنگ و دغل کارم، نیرنگ نپندارم

ساقی دو عطش دارم، وان هر دو به دست توست

من تشنۀ اندامت، لب تشنۀ آن جامت

گو چیست سرانجامت؟ کاین می زده مست توست

عطر تو کند مستم تا هستی و تا هستم

از پند تو کی رستم، کاین دام ز شست توست

این دانه که افکندی در دام بدین رندی

کرده است کسی بندی، کاو بستۀ بست توست

ناز از چه کنی ای جان، دست من بی سامان

از روی کرم بستان، کاین غم زده پَست توست

یک بار بخوان مارا، در خانۀ خود یارا

کامم تو برآور تا دل باده پرست توست