تازه شد قصه عشاق ز کار من وتو
چه شود بخت اگر گردد، یار من و تو؟
روز من هر سحر از یاد تو جان می گیرد
راه خورشید هم افتد به مدار من و تو
کوری چشم رقیبان، شب وصل من و تو
آسمان کرد مَه و مهر نثار من و تو
ماه را بوسم از این پنجره، زاین بی خبرند
مردم پرده در از بوس و کنار من و تو
آه اگر ماه شبی روی کشد در پس ابر
چه کسی رحم کند بر شب تار من و تو؟
نیمه شب با هم اگر چشم به ماه اندازیم
نشود فاش کسی قول و قرار من و تو
من تو را در رخ مَه می نگرم، تو من را
ماه شد در دل شب آینه دار من و تو
یا به نجوا غزلی زمزمه کن در گوشم
یا که فریاد کند "کاوه" ز کار من وتو
ماه را بوسم از این پنجره، زاین بی خبرند
مردم پرده در از بوس و کنار من و تو
بسیار زیبا
سپاسگزارم
زیبا بود
ممنون