سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

زاغ و روباه امروزین

زاغکی تکه ای نجاست دید

به دهان بر گرفت و زود پرید

بر درختی نشست در راهی

که از آن می گذشت روباهی

از سکانس درخت روبه شاد

یاد درس کلاس دو افتاد

با خودش گفت زاغ منگل نیست

نیمی از آن پنیر هم کافیست

روبه آزمند وارون بخت

زود رفت ونشست پای درخت

گفت: به به  چه شام نیکویی

چه دیزاینی، چه رنگ و چه بویی

وای استارتر تو چه خوبست

مین کورست  پنیر مرغوب است

اینترتین تو چه دلخواه است؟

دسرت باب طبع روباه است

نیمیش را اگر به من بدهی

امتیاز تو را دهم به دهی

زاغ گفت: این که کار همسایه است

هرچه گفتی تمام بی پایه است

لیک اگر امتیاز بالا هست

دست پخت خودم مهیا هست

تو که پائین و من که بالایم

من به نزدیک تو نمی آیم

خوب، تعریف کن ز آوازم

تا که شام تو را بی اندازم

روبهک گفت: وه چه زیبایی

چه سری چه دمی عجب پایی

زاغ انگار شرمگین گردید

نیم دوری به گرد خود گردید

با فشاری که زاغ را بگداخت

فضله ای پیش روبهک انداخت

روبه انگاشت که بلو چیز است

که چنین زردِ سبز آمیز است

صورتش پیش برد و هی بو کرد

گاه از این سو و گاه از آن سو کرد

تا که روباه داشت می چرخید

یک پلنگ از کنار راه رسید

چنگ بر پشت روبهک انداخت

تازه روباه جنس شام شناخت

گفت: قربان تصدقت گردم

گُه نخوردم، ولی غلط کردم

بدریدش پلنگ با سر چنگ

شام ناخورده گشت شام پلنگ

چون شنیدی تو داستانی نو

حال پیغام قصه را بشنو

خواهی ار هر گُهی دلت خواهد

بخوری، همچو زاغ می باید

که در آن بالا بالاها باشی

نه چو روباه کودن ناشی

نظرات 8 + ارسال نظر
اسماعیل پنج‌شنبه 27 شهریور 1393 ساعت 12:50

من نه بالا هستم نه پایین...جای من معلوم نیست...مشکلی با بیت انتقادی آخر نیست که اصلا به آن فکر نکردم...مشکل استفاده از یکی از ارزشمندترین یادگارهای ادبیات ایران زمین به بدترین شکل ممکن برای بیان انتقاد است...ساختارشکنی و نوآوری نباید باعث لطمه به آثار ارزشمند شود...این استادی نیست

1- هنوز منظورت رو از ساختارشکنی متوجه نشدم. همونطور که قبلاً هم گفتم ادعای ساختارشکنی (با مفهوم متعارف آن) ندارم
2- پیشنهاد می کنم در مورد طنز مطالعات بیشتری داشته باشی. این دست کار به هیچ عنوان توهین به اثر اصلی نیست، به این نقیضه می گویند که بر اساس 1 کار جد، اثری طنز خلق می شود که می تواند بر اساس اصول طنز فاخر، در لحظه لبخندی بر لب مخاطب بیاورد و در زمان او را به فکر وادارد
3- ای کاش از ابتدا شعر را کامل می خواندی و با دقت به جزء جزء شعر و تفکر و تعمق نظر می دادی، نه از سر تعصب به 1 اثر که به قول ملای روم:
سخت گیری و تعصب خامی است
تا جنینی کار خون آشامی است

اسماعیل سه‌شنبه 25 شهریور 1393 ساعت 15:48

اگه به تو میگن استاد پس منم اسطوره یا اسوه باید باشم...اینکه بیای از یه شعر خاطره انگیز به بدترین و مسخره ترین شکل ممکن استفاده کنی اسمش نه ساختارشکنی هست نه لقب استاد و نوآوری برات میاره...فقط چرندپراکنی هستش و بس

جناب اسماعیل
یک بار دیگر هم همین افاضات را فرموده بودید و نظر دیگران و پاسختان را هم در همین جا و هم در صفحۀ فیسبوکتان گرفته بودید.
نمیدانم مشکل شما با این شعر چیست. ساده و روشن بگوئید چرا این شعر تا این حد خشم شما را برانگیخته است؟
آیا شما از آن هائی هستید که جایتان آن بالا بالاهاست؟ که این شعر تا این حد به تریج قبایتان برخورده است؟
من کی و کجا ادعای ساختار شکنی کرده ام؟
تنها کاری که کرده ام استفاده از زبان طنز برای بیان این مطلب بوده است که: "هر کسی هرکاری بخواهد نمی تواند بکند، مگر آن که ارتباط های خاص داشته باشد" و این تا این حد شما را برآشفته کرده است
جداً متأسفم

جواد حقانی پنج‌شنبه 6 شهریور 1393 ساعت 01:16 http://ندارم

هیچکس به درخت بی بر سنگ نمی اندازد تنها درختانی مورد سنگ اندازی واقع میشوند که میوه های شیرین و و خوشگوار به بار می آورند .........رومن رولان......جان شیفته .............. و بقول شاعر :سنگ بد گوهر اگر کاسه ی زرین شکند..........قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود اون بی ادب در لیلته النواله منعقد شد ه بیخیالش شوید استاد عزیز.

شهریار دوشنبه 3 شهریور 1393 ساعت 02:03

این آقا بنظرم ازاونهایی که همون پایین پایین ها نشسته اما میخواد هرگوهی که دلش میخواد بخوره!مضاف براینکه اینها شعور ادبیشون خیلی کمترازاین حرفاست که بفهمن ساختارشکنی با اصطلاحاتی که درمیان عوام رایجه رو نمیشه به راحتی بی ادبی یا بقول این بدبخت آشغال پراکنی دونست!

سیدمحمد رضا علوی زاده یکشنبه 2 شهریور 1393 ساعت 04:09

آقای اسماعیل، از نظر من به عنوان یک روانشناس چنین واکنش تندی ("یه آشغال به تمام معنا..." ) تنها و تنها برای یک شعر میتواند نتیجه ی مزه ی بالای درخت بودن شما باشد یا اینکه پایین درخت بودن شما را برایتان یادآوری کرده است... در هر دو صورت این واکنش زیبنده ی یک انسان نیست.

اسماعیل شنبه 1 شهریور 1393 ساعت 12:18

یه آشغال به تمام معنا...تویی که نمی دونی معنای ساختارشکنی با آشغال پروندن چیه غلط میکنی وارد این چیزا میشی

نظر پر محتواتون در مجموعۀ نظرهای وبلاگ ثبت شد

م..... جمعه 5 مهر 1392 ساعت 19:44 http://pechpechhayeman.blogsky.com


خیلی خوب بود

سپاس

masoud شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 23:28

مثل همیشه زیبا

سپاسگزارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد