سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

حالا که شدی رئیس جمهور

جناب آقای دکتر حسن فریدون روحانی

آشیخ حسن، سلام از دور

امروز خدای کعبه و طور

این بنده خود نموده مأمور

تا بار دگر بدون سانسور

گوید نبری زیاد آن شور

حالا که شدی رئیس جمهور  

گفتیم نه ما چپیم، نه راست

گفتی ره اعتدال با ماست

آن جمعه که مرد و زن به پا خاست

هجده میلیون نفر تو را خواست

پس از همه وعده ها مشو دور

حالا که شدی رئیس جمهور  

بربند در دروغ گفتن

قفلی ز زبان خلق برکن

قفل در حَصر دوست بشکن

قفلی در اختلاس ها زن

بی بهره مکن کلید مشهور

حالا که شدی رئیس جمهور  

سلول مکان دزد و جانیست

کی خانه رودکی و مانیست

با اهل هنر جفا روا نیست

هرکس که چنین کند روانیست

جان تو و جان تار و تنبور

حالا که شدی رئیس جمهور  

برخاست ز تخت دیوِ منفور

ایران همه گشته شاد و مسرور

تو مثل سلیمان شده مأمور

در قبضه توست غول تا مور

بر تخت و کله مشو تو مغرور

حالا که شدی رئیس جمهور  

ضحاک و دو مار تشنة خون

کردیم ازین سرای بیرون

برخیز برای حفظ قانون

من کاوه ام و توئی فریدون

دادم به کَفَت بیرق و منشور

حالا که شدی رئیس جمهور

نظرات 6 + ارسال نظر
منوچهر چهارشنبه 22 مهر 1394 ساعت 23:22

خیلی جالب بود

هانیه دوشنبه 17 شهریور 1393 ساعت 02:29 http://haniye-hasanzadeh.biogfa.com

زیباست زیباست

shaahin جمعه 3 مرداد 1393 ساعت 02:18 http://bivarama.ir

سلام استاد بزرگوار
بسیار بسیار زیبا بود
برای بار سوم هم تولدتان مبارک :)
حیف شد امروز نتونستم در عصر شعر و ترانه حضور داشته باشم ، حتما این شعر را هم آنجا خوانده اید استاد
شاد و سلامت باشید در پناه خداوند مهربان

مولانا بدپیله پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 19:51 http://simorgh-badpileh.blogfa.com

درووووووووود جناب کاوه عزیز. دست مریزاد!
سرتان سبز و زبانتان سرخ و دلتان آبی باد!

سپاسگزارم

امیرحسین والی پنج‌شنبه 21 فروردین 1393 ساعت 18:43

فریدون را جز شاهنامه که خیالی نقش بر بسته بر ملتی که همیشه نظاره گر بوده را نمیتوان یافت
آقای کاوه دستتان درد نکند
فقط هر روحانیی فریدون نیست
همان گونه که فریدون روحانی نیست

بله امیر حسین جان
من هم با تو موافقم
تا نشسته ایم که کاوه ای برخیزد و فریدونی را به سروری بنشاند .....
نه، چه رویای خوب و شیرینی
تا نشستیم تیرگی با ماست
چشمۀ نور دید آن کس کاو
نیم خیزی ز جای خود برخاست
بند پایانی شعری است سروده شده در 62/4/25 که به زودی در وبلاگ خواهم گذاشت

سوفیا سه‌شنبه 12 فروردین 1393 ساعت 14:57

باز هم مثل همیشه عالی بود جناب آقای کاوه.اگر میشه شعری هم در مورد جناب آقای دکتر ظریف بسرایبد.
سپاس

سپاسگزارم
ترانه ای با عنوان "مردی از آئینه" در وبلاگ به ایشون تقدیم شده.
ببینید و نظرتون رو برام بنویسید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد