سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)


جان جواد دوش کجا بوده ای؟

شک نکنی، در دل ما بوده ای

دوش گرفتی و کمر درد رفت

ای که همیشه سرِپا بوده ای

موگرینی آمد، به تو اشتون گفت

بی من بیچاره چرا بوده‌ای؟

گفت کَری من که ترا بوده ام

آه که تو دوش کِرا بوده ای

لیک به انگارۀ دل واپسان

در سفر آمریکا بوده ای

کشک برم تا بر دل واپسان

چون که تو دل واپس ما بوده ای

هوش تو دیدیم گَهِ گفتگو

تیزتر از باد صبا بوده‌ای

آن دگران رنج و بلا بوده اند

صرف، شما رفع بلا بوده ای

خندۀ از قعر دل تو گواست

حکم برنده، شما بوده ای

رنگ نداری و زرنگ جهان

هستی و از روز کذا بوده ای

فارغی از زرد و سفید و بنفش

تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای

تهران  94/11/5

 

من و سعدی

من و سعدی به کمک هم:

 

شیراز پر غوغا شده است از فتنه دلواپسان

ترسم که این آشوب ها بر هم زند شیراز را

 

مبادا ور چماق آید به میدان

همه شیراز یغمای تو باشد

       

خوشا تفرج نوروز، خاصه در شیراز

به لفظ کار نداریم آرواح ننش

 

کاروانی همه مجروح ز شیراز آید

اگر آن یار سفر کرده ما باز آید