ز خود بیرون بیا و دیگری شو
رها کن دیو خویی ها، پری شو
ز خنیا درگذر، یا صوت داود
بیاور وز پی خنیاگری شو
به "کین ایرج1" و "کین سیاووش1"
هَزاران را بِکُش، بانگ دری شو
هزارآوا تویی، آری تهی کن
خودت را از خودت، از خود بری شو
چو هندویان به آتش پای درنه
تلوّن را بنه، خاکستری شو
چو عیسی مردگان را زنده گردان
چو موسی قاتل صد سامری شو
ز ناهید و زمین و تیر و بهرام
فراتر رو فلک را مشتری شو
مگو "کاوه" چگونه؟ چون؟ چرا؟ کی؟
حریفا، کم پی خیره سری شو
1- دولحن از سی لحن باربد که نغمه هایی بوده اند که هر یک را در یکی از شب های ماه اجرا می کرده است. (چیزی نزدیک به دستگاه های موسیقی ایرانی امروز یا مقام های موسیقی مقامی)
mesle hamishe fogholade...yaldatun mobarak:-)
سپاسگزارم