We know ourselves as a sea
ما خود را چون دریائی می دانیم
Although we are drops, free
هرچند قطره های جدائی هستیم
Don’t look at us so small
در ما اینسان حقیر منگر
We are waiting for a call
ما در انتظار یک فراخوانیم
Calling of that predestined
فراخوان آن موعود
Who will come at last. I find
که بالاخره خواهد آمد. من دریافتم
That it’s way of unity
که راه اتحاد است
That makes fine community
که ارتباط را دلنشین می کند
Tehran – 1997 – Oct. 31st
این شعر در سال 2000 از سوی International Library of Poetry در صفحۀ 173 کتاب EMBRACING OUR PASTS (پذیرش گذشته هایمان) چاپ و به عنوان یکی از ده شعر برگزیده سال انتخاب شد
Separate drops, come to convene
قطره های تنها گرد هم آئید
Return back to the sea again
به سوی دریا باز آئید
”Every heart has his own “Qibla
هر دلی قبلۀ خود را دارد
”Now pry to the same known “Qibla
حال به سوی آن قبله شناخته شده مشترک بازگردید
Jointed hands are unity lord
دست های پیوسته خدایگان وحدتند
Catch each other hands, and concord
دست یک دیگر را بگیرید و یک دل شوید
اَلنّاسُ اَنتُمُ الفُقَراء (Annas, Antomolfoqara)
Yes, this is a just holy saw
آری، این نص آیه شریفه است
Thus, you poor, appeal to that which
پس شما ای فقیران دست به دامان کسی شود که
Everyone knows him as a rich
همگان او را به عنوان دارای مطلق می شناسند
I remembered the master’s wien
اندرز استادم را به خاطر آوردم
Separate drops, come to convene
قطره هااین شعری تنها گرد هم آئید
Tehran – 1997 – Oct. 31st
این شعر در سال 2001 از سوی International Library of Poetry به عنوان یکی از ده شعر برگزیده سال انتخاب شد