بگذشت سالی سخت برما، سخت چون کوه
سال هزار و سیصد و هشتاد و اندوه
سال جسارت بر پیمبر، سال توهین
سال هزار و سیصد و هشتاد ونفرین
سالی که دنیا آن طرف بود این طرف ما
سال هزار و سیصد و هشتاد وغم ها
سالی که هر کیکی که ما پختیم شد زرد
سال هزار و سیصد و هشتاد وپر درد
سال گوانتانامو، سال بو غُرَیبه
سال هزار و سیصد و هشتاد وریبه
سالی که قو، می مرد دور از آب، بیمار
سال هزار و سیصد و هشتاد ودشوار
در باز کن، اینک می آید سال پیوند
سال هزار و سیصد و هشتاد ولبخند
سال تهی از جنگ و نفرت، خشم و نفرین
سال هزار و سیصد و هشتاد وشیرین
سال شکست آنفولانزای پرنده
سال هزار و سیصد و هشتاد وخنده
سال انرژی های خورشیدی و بادی
سال هزار و سیصد و هشتاد وشادی
سال امید و باید و رویا و شاید
سال هزارو ... بگذرم، خوابم می آید
ممنون خیلی جالب بود
سپاسگزارم
خیلی خوب بود ممنونم
سپاسگزارم
قطعا شما همه چیتون با ما فرق داره ولی تشبیه بود
بیت آخرش و دوس دارم
چون منم الان خیلی خوابم میاد...
ولی این خواب با اون خواب زمین تا آسمون فرق داره