تا شدم اَز چالۀ آن دولت قبلی بدین چاه
گفت: علی برکت الله
گفتم ازین دولت تدبیر و امیدت کِشَم آه
گفت: علی برکت الله
نرخ دلار از طرفی، از طرفی نرخِ ارزاق
جان به لب آرد، بی اغراق
صحبت ارز آمد و یادی بشد از دورۀ شاه
گفت: علی برکت الله
ثابت و یک سان و بدونِ نوسان در همه حال
یک سره در سیزده سال
عَرض شد اَرز از چه گران تر بشود گاه و بیگاه
گفت: علی برکت الله
می رسدم دم به دم از هر طرفی رنج و ادبار
از قِبَلِ نرخِ بازار
گفتمش این پول مواجب نرسد تا دَهِ ماه
گفت: علی برکت الله
گفتم ازانگشت وزیرت چه خبر؟ درچه حالیست؟
گفت ازآنم غمی نیست
فیلترش کرد کنایات مرا باب دلخواه
گفت: علی برکت الله
هرچه که فریاد زدم این در بسته نشد باز
داد کلیدش نشان باز
دست برآوردم و آهی بکشیدم ز جگرگاه
گفت: علی برکت الله
گفتمش از دستِ تو دستِ همه بر آسمان است
دست چه کَس در میان است؟
این دفعه از سَرِ عادات و فقط ناخودآگاه
گفت: علی برکت الله
فکر نمودم که به دوران تو غم ها سرآید
بخت به ما رو نماید
جملۀ آخر، ز تو دلگیرم و بس، قصه کوتاه
گفت: علی برکت الله
کاوه جوادیه ارزروم 1397/9/16 2018/12/7
رئیس جمهور عزیز، آشیخ حسن بازم سلام |
|
به جا آوُردی بنده رو؟ به چشمتون آشنا میام؟ |
||
|
همه میگن پشت سرت،آشیخ حسن مردده |
|
||
یادت میاد زندگی رو، قول دادی آسون می کنی |
|
نون و پنیر مردم و، برۀ بریون می کنی |
||
|
فک می کنی که چن تا صفر، جلوی یک باشه صده؟ کارای بد بده ولی، کاری نکردنم بده |
|
||
گفتی یه کاری می کنی، درآمدا زیاد باشه |
|
جوری که یارانه می خواد نباشه، یا می خواد باشه |
||
|
بگو یکی بی ژنِ خوب، کجا مدیر ارشده؟ |
|
||
صندوق ملی حمایت از هنر باز نشد |
|
قواعد ممیزی هنوز احراز نشد |
||
|
بی حرکت مونده هنو، حرفائی که مشدَّده |
|
||
گفته بودی آزادی بیان برام مقدسه |
|
دست و وزیر و دکمه که، یه قصۀ مشخصه |
||
|
تلگرامم که فیلتره، سروش که زیر رصده |
|
||
| ||||
تو دورۀ نامزدیتون، وعده دادی خیلی زیاد |
|
صدتا درخت باغتون، فقط یه بیستاش میوه داد |
||
|
نسبت بیس به صد کمه، حداقلش نَوَده |
|
||
وقتی خرابه بم هنوز، شهرای لبنان کدومه؟ |
|
چراغی که به خونه مون رواس به مسجد حرومه |
||
|
چش بزنی به هم، میگن سال هزار و چارصده کارای بد بده ولی، کاری نکردنم بده |
|
||
تهران 97/3/12 |
آشیخ سلام، حال شما؟ |
|
چه طوره احوال شما؟ |
||
|
حق نداری خسّه بشی |
|
||
حرف تو دلم فراوونه |
|
نگی بذار تا بمونه |
||
|
حق نداری خسّه بشی
اسیر و دس بسّه بشی |
|
||
گفتی دوباره این وطن |
|
گفتی دوباره شیخ حسن |
||
|
حق نداری خسّه بشی
طوطی نوک بسّه بشی |
|
||
گفتی حصار و میشکنی |
|
پرده ها رو پس می زنی |
||
|
حق نداری خسّه بشی
با نخشون بسّه بشی |
|
||
|
تو اصفهان واسه همه |
|||
|
حق نداری خسّه بشی
شیر قفس بسّه بشی |
|
||
وخ نداری خیلی زیاد |
|
هزار و چارصدم میاد |
||
|
حق نداری خسّه بشی
آهوی پا بسّه بشی |
|
||
یادت میاد شعرای من؟ |
|
که گفتمت با فوت و فن؟ |
||
|
حق نداری خسّه بشی
امید یخ بسّه بشی |
|
||
یه حرف دیگم بودش، راسی |
|
بی ترس و بی رودرواسی |
||
|
حق نداری خسّه بشی
از گله دل بسّه بشی |
|
هوار هوار بردن سوژۀ شعر ها رو
به جای اون آوُردیم شیخِ کلید دارو
یه سی سالی می گفتیم آمریکا دشمن ماس
یه لحظه ول نکردیم مرگ بر آمریکا رو
اما تو این هش ساله همش به هم می گفتیم
غضنفر و بگیرش ول کن مارادونا رو
قفل زده هی غضنفر رو هرچی که تونسته
از لبِ شاعرا تا مشتای تو هوا رو
آشیخ حسن وَختشه بیای با شاکلیدت
یکی یکی وا کنی قفلای بی شمارو
گفتی خودت صد روزه تَوَقُمون زیاد نیس
یه قُف تو روز بسه تا داعا کنیم شما رو
کلید فقط برای وا کردنِ قفلا نیس
یه وَخ باید یه جایی ببندی قفلِ وا رو
من چه مثالی بگم؟ خودت که اوسا کاری
تو یک کلاس درس میدی هزار تا مثل ما رو
از یه طرف ببند و از اون طرف وازش کن
قفلِ درِ کهریزک خونۀ سینما رو
یادت میاد گفتمت بپّا دِلا نشکنه؟
آخه ماها جا دادیم تو این دِلا خدا رو
حرفی از اون شعره شد یه چیزی یادم افتاد
حوصله کن تا بگم قصۀ ماجرا رو
یه شب همین جوری که بین خواب و بیداری
نیگا می کردم انگار فیلمِ بعد افطارو
مبایل من زنگ زد و گوشی رو ورداشتمش
اَلو اَلو بفرماین آخه می خواین کجا رو؟
عیال من که اون جاس گُف کیه؟ گفتم بِهِش
نه افتاده شماره نه می شناسم صدا رو
یکی از اون طرف گُف شیخ حسن و تو گفتی؟
دیدم بی رودرواسی لرزش دست و پا رو
گفتم: بله، بفرما امریه؟ در خدمتم
گُف چرا نشناختی پس صدای خوب ما رو؟
گفتم تِمِ صداتو دوسش دارم ولیکن
رو تحریرات کار بکن بزن به دل جلا رو
خندید و گُف مهندس شیخ حسنم، شیخ حسن
که گفته بودی به من بپا نکن خطا رو
گفتم آقا مخلصیم یه وَخ جسارت نشه
درد دلی ساده بود می شناسی شاعرا رو
گفتش نه، حرفِ حقِّ حرف حق و باید گُف
تا من رئیس جمهورم می دم همین شعار و
حالام واسه تشکر می خوام بگم بیایی
مراسم تحلیفم تو مجلس شورا رو
گفتم نه بابا، ایول چه انتخابی کردیم
عجب رئیس جمهوری می ارزه یه دنیا رو
از ذوق پریدم از جام که افتادم رو زمین
یهو پریدم از خواب شکستم این رویا رو