سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

کبوتر جلد

از دشت جوانی نگذشتیم، پریدیم

وز کودکی کوته خود خیر ندیدیم

در مدرسه هرچند به سرمشق معلم

صد بار نوشتیم که دلدار گزیدیم

چون دست کشیدیم ز درس و طلب علم

دستی به سر زلف نگاری نکشیدیم

هرگز نگَزیدیم لب لعل نگاری

زاینروی به دندان لب انگشت گَزیدیم

از مدرسه و درس و طلب پا نکشیده

یک راست به محراب مناجات خلیدیم

تا بتکده رفتیم و سر سجده نهادیم

لکن ز هوس ناز بتان را نخریدیم

یک بار به پس کوچة خمار نرفتیم

مستانه سوی میکده هرگز نخزیدیم

آن غوره ترشیم که انگور نگشتیم

جامی نکشیدیم و شرابی نچشیدیم

پروانة شمعیم، به پروا نه به جمعیم

بر پیلة تنهائی خود تار تنیدیم

در باغ نگشتیم و به گلزار نرفتیم

عطری نشمیدیم و گلی سرخ نچیدیم

آن بوتة زاریم که بر خاک نشستیم

چون سرو به گلزار جهان قد نکشیدیم

قد راست نکردیم چنان سرو و صنوبر

چون بید خمیدیم و چنان تاک تکیدیم

هرچند که گفتیم که بر خاک نشستیم

چون "شمس" ولیکن ز سر کوه دمیدیم

هرچند که در طبله خود مُشک نداریم

هرچند که گفتیم که عطری نشمیدیم

هرچند که قدی نکشیدیم چنان سرو

"وطواط رشیدیم" و "عطار فریدیم"

هرچند سیه مشق سر زلف نوشتیم

هم موی به مو "حافظ" قرآن مجیدیم

بر دایرة ارض چو پرگار بگشتیم

آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم

ما کفتر جلدیم که هرچند بچرخیم

آن جای نشینیم کز آن جای پریدیم