سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

در سوگ مهرداد اوستا شاعری از تبار مهربانی


در سوگ مهرداد اوستا شاعری از تبار مهربانی


مــیهمانی آفتاب گذشت

موسم شعرهای ناب گذشت

هــای های هزار چشم رسید

از سر گریه نیز آب گذشت

روزنی سوی روشنایی نیست

تیرگی ماند و آن شهاب گذشت

دودی از شمع ماند و نوری نیست

نور از چشم ماهتاب گذشت

آسمان زار زر می گرید

در دو چشمش مگر سحاب گذشت؟

داستان ساز قصۀ پرواز

داستان شد از این کتاب گذشت

اوستادی نهاد بر هم چشم

چشم بگشا که وقت خواب گذشت

وقت، وقتِ گل و گلاب و می است

زاین چمن نکهت گلاب گذشت

ســاغر پر شراب خانگیش

وه که بی ترس احتساب گذشت

تــاک هایش شراب افشان باد

کز سر میکده شراب گذشت

آی «کاوه» ز محتسب مهراس

کار و بار تو از حساب گذشت

سوگنامه ادیب و مورخ و دین شناس بزرگ، حبیبم مرحوم "دکتر احمد طاهری عراقی"

آب دو چشم از آتش دل می شود خجل

کی داغ و درد پاره تن می رود ز دل

حـیران ترین غمینم و اشکم نمی چکد

دریای غم مراست، دگر چشمه را بِهِل

مـولای عاطفه، ز چه رو قهر کرده ای؟

بگشای چشم باز و از این ناز بر گسل

دارم به دیده صاعقه، باران ولیک نیست

خشک است چشمه ها و همه ابرها کسل

طوفان آتش است ز روحم زبانه کش

آتشفشان شعله ورم من، نه خاک وگل

او رفت و آتشی به جهان جا به جا فکند

ما مانده ایم و سوخته های جهان، مُقِل

هـرگز نمی کشد ز دل این داغ، دست خویش

هر گز ز خاطرم نرود آن بت چگل

روحش که عزم دیدن جانان خویش کرد

خاک از تنش گرفته شمیم گلاب و هل

یـارای محو شعله دل نیست "کاوه" را

آب دو چشم از آتش دل می شود خجل