آن یکی می رفت سوی Microsoft
در سر خود صد خیال خام بافت
گفت با خود، من که یک IT Man م
میروم آنجا و کاری می کنم
می روم System Analyzer شوم
یا به software gang شان ناظر شوم
با Billy Gates می نشینم روبرو
می دهم آموزش software به او
سرپرست Head Officش می شوم
خود شریک لفت و لیسش می شوم
رفت و بگرفت application from شان
بهر او یک پست IT هم نیافت
شیفت صبح و عصر و شیفت شام را
ناگهان فریاد زد: YAHOO چه خوب
یک position هست اینجا، رفت و روب
بی نوا زان خواب خوش بیدار شد
کاخ رویا بر سرش آوار شد
پنبه شد یک باره هر چیزی که بافت
گفت: جارو کش شوم در Microsoft؟
لیک هر چیزی که باشد هست خوب
به ز بیکاری است، حتی رفت و روب
Application Form را پر می نمود
اسم و تحصیلات و هر چیزی که بود
گفت: بگذارش همان جا روی میز
just insert your E_MAIL address , please
خشمگین شد، گفت: E-Mail Address نَمَه؟
سوپورمیش و E_MAIL؟ زیر زیر المه
سر فکند و دست در جیبش نهاد
در خیابان، خشمگین، راه اوفتاد
اسکناسی قعر جیب خویش یافت
گفت در دل:گور جد Microsoft
اسکناس از جیب و آه از دل کشید
پول داد و این هوا سبزی خرید
پاک کرد و شُست و دسته دسته کرد
بر در هر خانه ای برد و فروخت
وزن در سبزی فروشی شرط بود
سد جوعی کرد و باقی برگرفت
باز هم آن کاسبی از سر گرفت
باز هِی سبزی خرید و هِی فروخت
پول ها را توی بالش کرد و دوخت
پول ها داد و وانت باری خرید
گشت در هر کوچه ای، دادی کشید
با زبان انگلیسی گفت فاش
سبزی خوردن، سبزی قرمه، سبزی آش
Home owner, Baby sitter, Lady hi
It’s grocery, bring basket to buy
شد فروشش بیشتر، سودش فزون
یک وانت شد کم کَمَک صد کامیون
کامیون ها تا Hawaii شد گسیل
قرمه سبزی شد Americ best meal
از فروش سبزیِ آش و کَلَم
شد حساب بانکی او ده رقم
الغرض، یک روز، یک میلیون دلار
برد با خود تا بریزد در حساب خویشتن
این دگر حرف حساب است و دلار
بگذرم، صندوق دار آن روز گفت:
بانک ما با Computer گشت جفت
از همین فردا به طور مستمر
می دهم صورت حسابت هر سحر
گر که این System بخواهی My Dear
Just insert your E-Mail address here
بار دیگر گفت: E-Mail Address نَمَه؟
بی E-Mail شد ثیروَتی من این هَمَه
گفت صندوق دار: E-Mailت نبود
تا بدین جا آمدی از کار و سود
زابتدا E-Mail اگر می داشتی
فکر کن اکنون چه کاری داشتی
گفت: E-Mailم اگر می گشت جور
می شدم در Microsoft یک سر سپور