سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

Microsoft

آن یکی می رفت سوی Microsoft

در سر خود صد خیال خام بافت

گفت با خود، من که یک IT Man م

میروم آنجا و کاری می کنم

می روم System Analyzer شوم

یا به software gang شان ناظر شوم

با Billy Gates می نشینم روبرو

می دهم آموزش software به او

سرپرست Head   Officش می شوم

خود شریک لفت و لیسش می شوم

می شوم Head Gang ضد Worm شان

رفت و بگرفت application from شان

لیک مسئولVacant ـِ     Microsoft

بهر او یک پست IT هم نیافت

Search کرد او File استخدام را

شیفت صبح و عصر و شیفت شام را

ناگهان فریاد زد: YAHOO چه خوب

یک position هست اینجا، رفت و روب

بی نوا زان خواب خوش بیدار شد

کاخ رویا بر سرش آوار شد

پنبه شد یک باره هر چیزی که بافت

گفت: جارو کش شوم در Microsoft؟

لیک هر چیزی که باشد هست خوب

به ز بیکاری است، حتی رفت و روب

Application Form را پر می نمود

اسم و تحصیلات و هر چیزی که بود

گفت: بگذارش همان جا روی میز

just insert your E_MAIL address , please

خشمگین شد، گفت: E-Mail Address نَمَه؟

سوپورمیش و E_MAIL؟ زیر زیر المه

سر فکند و دست در جیبش نهاد

در خیابان، خشمگین، راه اوفتاد

اسکناسی قعر جیب خویش یافت

گفت در دل:گور جد Microsoft

اسکناس از جیب و آه از دل کشید

پول داد و این هوا سبزی خرید

پاک کرد و شُست و دسته دسته کرد

بر در هر خانه ای برد و فروخت

وزن در سبزی فروشی شرط بود

لیک قیافه ندارد هیچ سود

سد جوعی کرد و باقی برگرفت

باز هم آن کاسبی از سر گرفت

باز هِی سبزی خرید و هِی فروخت

پول ها را توی بالش کرد و دوخت

پول ها داد و وانت باری خرید

گشت در هر کوچه ای، دادی کشید

با زبان انگلیسی گفت فاش

سبزی خوردن، سبزی قرمه، سبزی آش

Home owner, Baby sitter, Lady hi

It’s grocery, bring basket to buy

شد فروشش بیشتر، سودش فزون

یک وانت شد کم کَمَک صد کامیون

کامیون ها تا Hawaii شد گسیل

قرمه سبزی شد Americ best meal

از فروش سبزیِ آش و کَلَم

شد حساب بانکی او ده رقم

الغرض، یک روز، یک میلیون دلار

برد با خود تا بریزد در حساب خویشتن

این دگر حرف حساب است و دلار

قافیه یا وزن کی آید به کار؟

بگذرم، صندوق دار آن روز گفت:

بانک ما با Computer گشت جفت

از همین فردا به طور مستمر

می دهم صورت حسابت هر سحر

گر که این System بخواهی My Dear

Just insert your E-Mail address here

بار دیگر گفت: E-Mail Address نَمَه؟

بی E-Mail شد ثیروَتی من این هَمَه

گفت صندوق دار: E-Mailت نبود

تا بدین جا آمدی از کار و سود

زابتدا E-Mail اگر می داشتی

فکر کن اکنون چه کاری داشتی

گفت: E-Mailم اگر می گشت جور

می شدم در Microsoft یک سر سپور