سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)
سیب کال حوا

سیب کال حوا

اشعار و نوشته های کاوه جوادیه / (کاوه) / (مهندس کاوه) / (کاوه جوادی)

خوزستان خشکیده

از فتنۀ گُتوَند، مارون تا اَروند

لب‌های بی لبخند، خشکیده خشکیده

از ضعف طراحی، خشکیده جراحی

دریاچۀ ماهی، خشکیده خشکیده

خاکش نمک آلود، هم نیشکر نابود

هم بستراین رود،خشکیده خشکیده

تصویر تشویشم، افتاده در پیشم

پستان گامیشم، خشکیده خشکیده

خون‌تشنگان قابیل، لب‌تشنگان هابیل

کارون تا دزپیل، خشکیده خشکیده

تهران 1400/5/1

https://t.me/a_message_from_Kave/1660

از روی دست حضرت ایرج


جیب ما رنجور شد، از جیب تو دور ای وزیر

پرسشی کن گاه گاه از حال رنجور ای وزیر

 

دیرگاهی شد که از احوال ملت غافلی

این چنین غفلت بود از چون تویی دور ای وزیر

 

از همان روزی که با تو شد امور اقتصاد

پول ما از نو ورم کرده‌است پرزور ای وزیر

 

این ریالی نیست کان را دیده‌ای چل سال پیش

در تورم گشته این اوقات مشهور ای وزیر

 

چون جراید را دو روز دیگر آزادی دهند

شرح آن را دید خواهی جمله مسطور ای وزیر

 

خوشه انگوری کنار نان پنیرم بود، لیک

این زمان حتی ندارد حب انگور ای وزیر

 

عاقبت فیش حقوقت در جراید پخش شد

گرچه بود از چشم‌ها پیوسته مستور ای وزیر

 

پول ملی شیره‌اش درآمده چون گفته‌اند

بهر تسکین ورم خوب است وافور ای وزیر

 

جان تو از ترس نگذارم برون از خانه پا

از گرانی گشته‌ام بدجور مقهور ای وزیر

 

شد گرانی آن چنان که می‌کند گویی ورم

از طنین پشّه‌ای چون نیش زنبور ای وزیر

 

پی به وضع ما نخواهی برد با این حرف‌ها

تا نگردد جیب تو با جیب ما جور ای وزیر

 

رحم کرد ایزد که یک دوره وزارت می‌کنی

دو اگر می‌شد، شدی نورٌعلی‌نور ای وزیر

 

این گره کور است و با دست ضعیفت وا نشد

جمله آتش‌ها بود از گور این کور ای وزیر

معدهٔ بی شام یک شب اختیار از من ربود

خورده بودم کاش آن شب حب کافور ای وزیر!

 

شام خوبی بود لیکن از گرانی کوفت شد

همچو زهری کو بود در جام بُلّور ای وزیر

 

لَذّتی گر بود یا نه حالی آن لَذّت گذشت

قسط آن باقیست با من تا لبِ گور ای وزیر

 

هر سَحَر دارم امید آنکه دیگر قسط نیست

چون سر از بالش برآرم می شوم بور ای وزیر

 

بس که دَستور آمد و انواعِ مرهم ها رسید

رید بر حلق من بیچاره دُستور ای وزیر

 

پشگل ماچه الاغ و شاش اُشتر، از دهان

روغن چرب بنفشه جای ناجور ای وزیر

 

شعر "ایرج" بیشتر با تو مناسب بود، لیک

شعر "کاوه" رفته زیر تیغ سانسور ای وزیر

آنتالیا         8   آذر     1399

28 نوامبر 2020

رثا

چه کند با شکست جانکاهی؟

دل که خود می شکست از آهی

این فلک چیست؟ غیر بی مهری

آسمان چیست؟ غبر بدخواهی

کوه بود آن بلند دریا دل

چشمۀ دانشی، دل آگاهی

کوه ها هم فروفتادن را

تجربه می کنند گه گاهی

بی شکست اوفتاد کوه از پا

کم نشد از صلابتش کاهی

در نبودش سیاه پوش عزاست

از بلندای ماه تا ماهی

روز بی او شبی است بی مهتاب

شب نه، عمق سیاهی چاهی

راه ما سنگلاخ و بی نور است

کو چراغی و تابش ماهی؟

رهبر و رهنمای دل ها کو؟

بعد از او گمرهی است هر راهی

#اعدام_نکنید


 

ای قاضی فحل دادپرور

از بعد سلام، حرف دیگر

ما هر دو به یک جهاد هستیم

شاید به مَثَل جهاد اکبر

تو سنگر عدل را محافظ

من شاعرِ مردمم به سنگر

در ذاتِ قضاست حکم‌ُلِلّه

قاضی است نمادِ حیِ داور

پس جمله صفات حق تعالی

فرض است به قاضیان، سراسر

در مطلعِ اسماءِ جلاله

رحمان و رحیم نیز بنگر

حقِّ سه جوان حق طلب نیست

اعدام به چوبِ خشکِ باور

زاین غصه پدر چو شیرِ خفته است

خشک است به سینه، شیرِ مادر

بیدار مکن ز خواب آن شیر

اُف بر لب مادران میاور

مگذار که زاین ستم بلرزد

دیوانِ قضا ز پای تا سر

اَمرَت بکُنم، امرِ به معروف

نَهیَت بکُنم، نهیِ ز منکر

قُولَم سخنی است واجبِ شرع

فعلت عملی است موجبِ شر

اِبرام مکن ز بعدِ فرجام

#اعدام‌نکن، نکن برادر

آنتالیا  99/۴/29     2020/۷/19


هوی حسن

اتل متل نون و پنیر و پسّه

حسنی بیشین برات بگم یه قصه

قصۀ غصه، دلای شیکسّه

حرفای تکراری پینه بسّه

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

نگفتمت که تخم گل بپاشی؟

نگفتمت تو مثل اون نباشی ؟

حالا که توی پاستوری، داداشی

تو کار گلکاری بگو کجاشی؟

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

حرفای تو یادمونه، مو به موش

عمل به قولایی که دادی پس کوش؟

حق نداری که بندازی پشت گوش

بازی که نیس، یادم تو رو فراموش

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

ورچیدن رانت و تبانی چی شد؟

قولای صد روزه و آنی چی شد؟

کلید و رنگ ارغوانی چی شد؟

اون حسن خوب و مامانی چی شد؟

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

بس نبودش هش سالِ دور پسرفت؟

سهمیه و کارت و گرونیِ نفت؟

تموم نمیشه طرحای هشلهفت؟

حرفای چن سال پیش من یادت رفت؟

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

گفتی که رونق میدم اقتصادو

که هیشکسی یارانه رو نخواد و

رو سرمون این کلاه گشادو

گذاشتی و ندیدی انتقادو

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

گذاشتی پا جای پای احمدی

نژاد و افتادی تو راه بدی

با قول وا کردن قفل اومدی

خودت یه قفلی روی قفلا زدی

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

با این همه چراغ بازم بیراهه؟

خاصیت چشم و چراغ نگاهه

نمی بینی که روزمون سیاهه؟

چشم و ببندی نبینی گناهه

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

تظاهرات مینودشت و دیدی

جوانرود و اهواز و رشت و دیدی

آخه تو که هشتاد و هشت و دیدی

هرچی به اون قبلی گذشت و دیدی

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

حرف دلاشون و تا مردم زدن

تو هم که گفتی همه خار و خَسَن

حرفات و کارات مث محمود شدن

توقمون بیشتر از این بود حسن

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

اگرچه پندم رو نمی پذیری

حالا که کارنامۀ رد می گیری

پیشتر از اون که از حیا بمیری

باید جلوی محمود و بگیری

هوی حسن! حرفم و گوش نکردی

قفل و دیدی، کلید و توش نکردی

 

کاوه        ارزروم                  2019/11/20           1398/8/29